معنی فارسی definable
B1 [dɪˈfaɪnəbəɫ]قابل تعریف؛ چیزی که می‌توان به وضوح و مشخص توصیف کرد.
Capable of being defined or clearly described.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Able to be defined.
مثال:
Many words are definable by using other words.
example
معنی(example):
مفهوم شادی به طرق مختلف قابل تعریف است.
مثال:
The concept of happiness is definable in many ways.
معنی(example):
برخی از کلمات کلیدی از طریق استفاده‌شان در زمینه قابل تعریف هستند.
مثال:
Certain keywords are definable by their usage in context.
معنی فارسی کلمه definable
:
قابل تعریف؛ چیزی که می‌توان به وضوح و مشخص توصیف کرد.
