معنی فارسی deflagrate
B1 /ˈdɛfləɡɹeɪt/انفجار سریع و به آرامی که معمولاً میتواند از طریق یک سطح مستقیم یا شعله ایجاد شود.
To burn or explode with a low-speed reaction, often characterized by a subsonic combustion wave.
- verb
verb
معنی(verb):
To burn with intense light and heat.
example
معنی(example):
مواد منفجره به محض روشن شدن به سرعت دچار انفجار میشود.
مثال:
The explosive will deflagrate quickly when ignited.
معنی(example):
دانشمندان بررسی کردند که چگونه میتوان مواد را به طور ایمن دچار انفجار کرد.
مثال:
Scientists studied how to safely deflagrate materials.
معنی فارسی کلمه deflagrate
:
انفجار سریع و به آرامی که معمولاً میتواند از طریق یک سطح مستقیم یا شعله ایجاد شود.