معنی فارسی deflagrator
C1دیفلاگراتور، دستگاهی است که برای کنترل و اندازهگیری فرایندهای انحرافی استفاده میشود.
A device used for controlling and measuring deflagration processes.
- NOUN
example
معنی(example):
دیفلاگراتور یک دستگاه مهم در آزمایشگاه است.
مثال:
The deflagrator is an important device in the laboratory.
معنی(example):
ما باید دیفلاگراتور را به طور منظم کالیبره کنیم تا نتایج دقیقی به دست آوریم.
مثال:
We must calibrate the deflagrator regularly for accurate results.
معنی فارسی کلمه deflagrator
:
دیفلاگراتور، دستگاهی است که برای کنترل و اندازهگیری فرایندهای انحرافی استفاده میشود.