معنی فارسی deflator
B2دیفلاتور، ابزاری است که برای تنظیم اعداد و مقادیر به منظور حالتهای واقعی از آن استفاده میشود.
A statistical factor used to adjust nominal values to reflect real terms.
- NOUN
example
معنی(example):
دیفلاتور ارقام را برای محاسبه تورم تنظیم کرد.
مثال:
The deflator adjusted the figures to account for inflation.
معنی(example):
ما به دیفلاتور نیاز داریم تا مقادیر واقعی را در طول سالها مقایسه کنیم.
مثال:
We need the deflator to compare the real values over the years.
معنی فارسی کلمه deflator
:
دیفلاتور، ابزاری است که برای تنظیم اعداد و مقادیر به منظور حالتهای واقعی از آن استفاده میشود.