معنی فارسی defleaed

B1

پاک شده از کنه‌ها، به ویژه در مورد حیوانات خانگی.

Having been rid of fleas.

example
معنی(example):

سگ از کنه‌ها پاک شده است تا از خارش جلوگیری شود.

مثال:

The dog has been defleaed to prevent itching.

معنی(example):

پس از اینکه او از کنه‌ها پاک شد، گربه خیلی شادتر به نظر می‌رسید.

مثال:

After he was defleaed, the cat seemed much happier.

معنی فارسی کلمه defleaed

: معنی defleaed به فارسی

پاک شده از کنه‌ها، به ویژه در مورد حیوانات خانگی.