معنی فارسی deforciant
B1مدافع حقوق، فردی که در تلاش است تا از حقوق دیگران دفاع کند.
One who advocates for change in policies or systems perceived as unjust.
- NOUN
example
معنی(example):
مدافع حقوق سعی داشت سیاست ناعادلانه را تغییر دهد.
مثال:
The deforciant sought to change the unjust policy.
معنی(example):
مدافع حقوق بودن به معنای ایستادن در برابر ناعدالتی است.
مثال:
Being a deforciant means standing up against unfairness.
معنی فارسی کلمه deforciant
:
مدافع حقوق، فردی که در تلاش است تا از حقوق دیگران دفاع کند.