معنی فارسی deforest
B1 /dɪˈfɒɹɪst/محل را از درختان پاک کردن به طور عمده.
To clear an area of forest or trees.
- verb
verb
معنی(verb):
To clear (an area) of forest.
example
معنی(example):
آنها برنامه دارند که این منطقه را برای توسعه جدید بدون درخت کنند.
مثال:
They plan to deforest the area for new development.
معنی(example):
بدون درخت کردن میتواند به از دست رفتن زیستگاههای حیات وحش منجر شود.
مثال:
Deforesting can lead to loss of wildlife habitats.
معنی فارسی کلمه deforest
:
محل را از درختان پاک کردن به طور عمده.