معنی فارسی defrayal
B1پرداخت یا جبران هزینهها، به ویژه در زمینه مالی یا اقتصادی.
The act of providing money to cover costs or expenses.
- NOUN
example
معنی(example):
پرداخت هزینههای مدرسه، آموزش را برای بسیاری از خانوادهها قابل دسترسی کرد.
مثال:
The defrayal of the school fees made education accessible for many families.
معنی(example):
پرداخت هزینهها باید توسط کمیته تأیید شود.
مثال:
The defrayal of costs must be approved by the committee.
معنی فارسی کلمه defrayal
:
پرداخت یا جبران هزینهها، به ویژه در زمینه مالی یا اقتصادی.