معنی فارسی degged

B1

ضدعفونی شده، به معنای تمیز کردن یک سطح برای از بین بردن آلودگی‌ها.

Having been treated to remove dirt or germs.

example
معنی(example):

کف‌پوش برای اطمینان از ایمنی ضدعفونی شده است.

مثال:

The flooring is degged to ensure safety.

معنی(example):

پس از ضدعفونی، این منطقه خیلی تمیزتر به نظر می‌رسد.

مثال:

After being degged, the area looks much cleaner.

معنی فارسی کلمه degged

: معنی degged به فارسی

ضدعفونی شده، به معنای تمیز کردن یک سطح برای از بین بردن آلودگی‌ها.