معنی فارسی degranulate
B1 /diːˈɡɹænjəleɪt/فرایندی که در آن سلولها مواد خاصی را از خود آزاد میکنند.
To release the contents of granules from cells.
- verb
verb
معنی(verb):
To lose granules by the process of degranulation
example
معنی(example):
سلولهای ایمنی در پاسخ به عفونت شروع به دگرانوله شدن کردند.
مثال:
The immune cells began to degranulate in response to the infection.
معنی(example):
دگرانوله شدن یک فرآیند است که در زیستشناسی سلولی استفاده میشود.
مثال:
Degranulate is a process used in cell biology.
معنی فارسی کلمه degranulate
:
فرایندی که در آن سلولها مواد خاصی را از خود آزاد میکنند.