معنی فارسی dehonestation

B1

دهنستیشن به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک مورد به حالت خاصی تبدیل می‌شود.

A process of transformation or adaptation of an item into a particular state.

example
معنی(example):

فرآیند دهنستیشن برای آزمایش ضروری بود.

مثال:

The dehonestation process was necessary for the experiment.

معنی(example):

ما درباره دهنستیشن در کلاس علوم یاد گرفتیم.

مثال:

We learned about dehonestation in our science class.

معنی فارسی کلمه dehonestation

: معنی dehonestation به فارسی

دهنستیشن به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک مورد به حالت خاصی تبدیل می‌شود.