معنی فارسی dehorting

B1

عمل بریدن ساقه‌ها برای بهبود رشد و سلامت گیاهان.

The act of cutting back plant stems to promote health and improve growth.

verb
معنی(verb):

To dissuade.

example
معنی(example):

بریدن ساقه‌ها برای حفظ گیاهان سالم انجام می‌شود.

مثال:

Dehorting is practiced to maintain healthy plants.

معنی(example):

کشاورزان در حال بریدن ساقه‌های محصولات خود برای بهبود عملکرد هستند.

مثال:

Farmers are dehorting their crops to improve yields.

معنی فارسی کلمه dehorting

: معنی dehorting به فارسی

عمل بریدن ساقه‌ها برای بهبود رشد و سلامت گیاهان.