معنی فارسی dehydroffrozen
B1به معنای زیر آب نبردن یا از حالت یخزده خارج کردن بدون تغییر در ساختار، به خصوص در زمینههای علمی یا آشپزی.
Pertaining to items that have been frozen without the presence of water, typically used in scientific or culinary contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمند اثرات سلولهای منجمد بدون آب را بررسی کرد.
مثال:
The scientist studied the effects of the dehydroffrozen cells.
معنی(example):
مواد غذایی منجمد بدون آب اغلب در تکنیکهای پیشرفته آشپزی استفاده میشوند.
مثال:
Dehydroffrozen food items are often used in advanced culinary techniques.
معنی فارسی کلمه dehydroffrozen
:
به معنای زیر آب نبردن یا از حالت یخزده خارج کردن بدون تغییر در ساختار، به خصوص در زمینههای علمی یا آشپزی.