معنی فارسی dehydrogenised

B1

ماده‌ای که فرآیند دی هیدروژنیزاسیون را تحمل کرده و اتم‌های هیدروژن آن خارج شده‌اند.

A compound from which hydrogen has been removed through dehydrogenisation.

example
معنی(example):

ترکیب دی هیدروژنیزه شده واکنش‌پذیری بیشتری داشت.

مثال:

The dehydrogenised compound was more reactive.

معنی(example):

پس از دی هیدروژنیزه شدن، ماده خواصش تغییر کرد.

مثال:

After being dehydrogenised, the substance changed properties.

معنی فارسی کلمه dehydrogenised

: معنی dehydrogenised به فارسی

ماده‌ای که فرآیند دی هیدروژنیزاسیون را تحمل کرده و اتم‌های هیدروژن آن خارج شده‌اند.