معنی فارسی deicing
B1فرآیند ذوب یخ و برف، به ویژه از روی جادهها و سطح هواپیماها.
The process of melting ice and snow, especially from roads and aircraft surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
ذوب یخ برای سفر ایمن در طوفانهای زمستانی حیاتی است.
مثال:
Deicing is crucial for safe travel during winter storms.
معنی(example):
فرآیند ذوب یخ شامل اعمال مواد شیمیایی روی سطوح است.
مثال:
The deicing process involves applying chemicals to the surfaces.
معنی فارسی کلمه deicing
:
فرآیند ذوب یخ و برف، به ویژه از روی جادهها و سطح هواپیماها.