معنی فارسی deid

B1

تعهد و ارادت به خدایان یا اعتقادات مذهبی.

Belonging or pertaining to the deity or deities.

example
معنی(example):

آیین‌های باستانی به خدایان قدیم تعلق داشتند.

مثال:

The ancient rituals were deid to the gods of old.

معنی(example):

او در باورهایش درباره جهان معنوی احساس تعلق می‌کرد.

مثال:

He felt deid in his beliefs about the spiritual world.

معنی فارسی کلمه deid

: معنی deid به فارسی

تعهد و ارادت به خدایان یا اعتقادات مذهبی.