معنی فارسی deindividuate

B1

دینیدویجوالیزه کردن، به کاهش آگاهی از وجود فردی اشاره دارد.

To cause to lose self-identity or self-awareness, especially in social situations.

example
معنی(example):

زمانی که مردم ناشناس هستند، تمایل دارند دینیدویجوالیزه شوند و متفاوت عمل کنند.

مثال:

When people are anonymous, they tend to deindividuate and act differently.

معنی(example):

ماسک به آن‌ها اجازه داد که در مهمانی دینیدویجوالیزه شوند.

مثال:

The mask allowed them to deindividuate in the party.

معنی فارسی کلمه deindividuate

: معنی deindividuate به فارسی

دینیدویجوالیزه کردن، به کاهش آگاهی از وجود فردی اشاره دارد.