معنی فارسی delegitimise

B1

بی‌اعتبار کردن، ایجاد عدم مشروعیت برای چیزی، به‌خصوص در مورد نهادها یا ایده‌ها.

To make something or someone seem unworthy of respect or support.

verb
معنی(verb):

To make something less legitimate.

معنی(verb):

To make something illegal that was previously legal.

example
معنی(example):

برخی گروه‌ها سعی می‌کنند تا یافته‌های گزارش را بی‌اعتبار کنند.

مثال:

Some groups try to delegitimise the findings of the report.

معنی(example):

منتقد هدفش این بود که کار هنرمند را بی‌اعتبار کند.

مثال:

The critic aimed to delegitimise the artist's work.

معنی فارسی کلمه delegitimise

: معنی delegitimise به فارسی

بی‌اعتبار کردن، ایجاد عدم مشروعیت برای چیزی، به‌خصوص در مورد نهادها یا ایده‌ها.