معنی فارسی deliberalization
B1فرآیند کاهش یا حذف محدودیت‌ها و قانونی کردن اصول تجاری.
The process of diminishing regulatory restrictions on trade.
- NOUN
example
معنی(example):
آزادسازی تجاری می‌تواند تأثیرات قابل توجهی داشته باشد.
مثال:
Deliberalization of trade can have significant impacts.
معنی(example):
فرآیند آزادسازی سال‌ها زمان برد تا نهایی شود.
مثال:
The deliberalization process took years to finalize.
معنی فارسی کلمه deliberalization
:
فرآیند کاهش یا حذف محدودیت‌ها و قانونی کردن اصول تجاری.
