معنی فارسی delicencing
B1عملی که در آن مجوز یا اجازهای لغو میشود.
The process of removing or revoking a license.
- VERB
example
معنی(example):
لغو مجوز به یک عمل رایج در بخشهای مختلف تبدیل شده است.
مثال:
Delicencing has become a common practice in various sectors.
معنی(example):
آنها بر روی لغو مجوز برای افزایش کارایی تمرکز کردهاند.
مثال:
They are focusing on delicencing to enhance efficiency.
معنی فارسی کلمه delicencing
:
عملی که در آن مجوز یا اجازهای لغو میشود.