معنی فارسی delimits
B2به معنای تعیین حدود، محدود کردن یا مشخص کردن مرزها است.
To set the limits or boundaries of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To mark or fix the limits of.
معنی(verb):
To demarcate.
مثال:
Data items in the computer file were delimited by commas.
example
معنی(example):
قانون اختیارات دولت را محدود میکند.
مثال:
The law delimits the powers of the government.
معنی(example):
این خط دو ناحیه مختلف را مشخص میکند.
مثال:
This line delimits the two different areas.
معنی فارسی کلمه delimits
:
به معنای تعیین حدود، محدود کردن یا مشخص کردن مرزها است.
