معنی فارسی deltation
B1پروسهای که در آن زمین به شکل دلتا ایجاد میشود.
The process by which land is formed in delta regions, often through sediment deposition.
- NOUN
example
معنی(example):
دلتاسیون فرآیند شکلگیری زمین در دلتها را توصیف میکند.
مثال:
Deltation describes the process of land formation in deltas.
معنی(example):
درک دلتاسیون به مطالعه دینامیک رودخانه کمک میکند.
مثال:
Understanding deltation helps in studying river dynamics.
معنی فارسی کلمه deltation
:
پروسهای که در آن زمین به شکل دلتا ایجاد میشود.