معنی فارسی deludingly
B1به صورت فریبنده، به گونه ای که افراد را فریب دهد.
In a manner that deceives or misleads.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور فریبکارانه صحبت کرد و همه را به باور دروغهایش واداشت.
مثال:
He spoke deludingly, making everyone believe his falsehoods.
معنی(example):
کلمات فریبکارانهاش نیات واقعیاش را پنهان کرد.
مثال:
Her deludingly sweet words masked her true intentions.
معنی فارسی کلمه deludingly
:
به صورت فریبنده، به گونه ای که افراد را فریب دهد.