معنی فارسی delusively
B1دلوسیو، بهصورت گمراهکننده و خیالپردازانه به چیزی باور داشتن.
In a manner that is misleading or based on delusions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور دلوسیو فکر میکرد که بدون تمرین میتواند برنده شود.
مثال:
She delusively thought she could win without practicing.
معنی(example):
تیم بهطور دلوسیو باور داشت که بدون تلاش موفق خواهد شد.
مثال:
The team delusively believed they would succeed without effort.
معنی فارسی کلمه delusively
:
دلوسیو، بهصورت گمراهکننده و خیالپردازانه به چیزی باور داشتن.