معنی فارسی delusory
C1 /dɪˈluːzəɹi/فریبنده، به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که شخص را به طور نادرست به باور یا تصوری میرساند که در واقعیت وجود ندارد.
Deceptive or misleading, leading one to believe in something that is not true.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Tending to delude
example
معنی(example):
امیدهای او برای ترفیع سریع فریبنده بود.
مثال:
His hopes for a quick promotion were delusory.
معنی(example):
ماهیت فریبنده وضعیت با گذشت زمان روشن شد.
مثال:
The delusory nature of the situation became clear over time.
معنی فارسی کلمه delusory
:
فریبنده، به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که شخص را به طور نادرست به باور یا تصوری میرساند که در واقعیت وجود ندارد.