معنی فارسی dely

B1

دلی، یک نوع حس خوب و راحتی است که در زمان‌های خاص تجربه می‌شود.

A state of pleasantness or ease typically associated with comfort.

example
معنی(example):

او در بعد از ظهر از یک دلی لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys a nice dely in the afternoon.

معنی(example):

دلی لمسه مناسبی به وعده غذایی بود.

مثال:

The dely was the perfect touch to the meal.

معنی فارسی کلمه dely

: معنی dely به فارسی

دلی، یک نوع حس خوب و راحتی است که در زمان‌های خاص تجربه می‌شود.