معنی فارسی demagoguism
C2سیاستمداری که با استفاده از احساسات و پیشداوریهای عمومی، به جلب نظر و حمایت مردم میپردازد.
The practice of appealing to popular desires and prejudices rather than using rational argument.
- NOUN
example
معنی(example):
دینداری سیاستمدار به جمعیت جذب شد.
مثال:
The politician's demagoguism appealed to the crowd.
معنی(example):
دینداری او اغلب احساسات را به جای منطق برمیانگیخت.
مثال:
His demagoguism often stirred up emotions rather than reason.
معنی فارسی کلمه demagoguism
:
سیاستمداری که با استفاده از احساسات و پیشداوریهای عمومی، به جلب نظر و حمایت مردم میپردازد.