معنی فارسی dementation

B1

به فرآیند پیشرفت و بروز علائم جنون در افراد اشاره دارد.

The condition or process of being demented.

example
معنی(example):

دِمِن‌تِیشن به فرایند دچار جنون شدن اشاره دارد.

مثال:

Dementation refers to the process of becoming demented.

معنی(example):

پزشک مراحل دِمِن‌تِیشن را با خانواده در میان گذاشت.

مثال:

The doctor discussed the stages of dementation with the family.

معنی فارسی کلمه dementation

: معنی dementation به فارسی

به فرآیند پیشرفت و بروز علائم جنون در افراد اشاره دارد.