معنی فارسی demerited

B1

کمبود ارزش، به معنای از دست دادن اعتبار یا ارزش به دلایل منفی.

To be regarded as having reduced value or quality.

example
معنی(example):

او پس از دریافت انتقاد احساس کمبود ارزش کرد.

مثال:

He felt demerited after receiving criticism.

معنی(example):

دانش‌آموز به خاطر رفتار خود در کلاس کمبود ارزش دریافت کرد.

مثال:

The student was demerited for her behavior in class.

معنی فارسی کلمه demerited

: معنی demerited به فارسی

کمبود ارزش، به معنای از دست دادن اعتبار یا ارزش به دلایل منفی.