معنی فارسی demes
B1دمه به مجموعهای از خانوادهها در یونان باستان اشاره دارد که در یک منطقه زندگی میکردند و دارای حقوق سیاسی بودند.
A subdivision or community in ancient Greece, often associated with local governance.
- noun
noun
معنی(noun):
A township or other subdivision of ancient Attica.
معنی(noun):
A distinct local population of plants or animals.
example
معنی(example):
این جامعه به دمههای مختلفی برای مدیریت محلی تقسیم شده بود.
مثال:
The community was divided into different demes for local governance.
معنی(example):
در یونان باستان، دمهها برای هویت سیاسی ضروری بودند.
مثال:
In ancient Greece, demes were essential for political identity.
معنی فارسی کلمه demes
:
دمه به مجموعهای از خانوادهها در یونان باستان اشاره دارد که در یک منطقه زندگی میکردند و دارای حقوق سیاسی بودند.