معنی فارسی demihague
B1دمیهاگ، موجودی افسانهای با طبیعتی مرموز که در داستانهای قدیمی وجود دارد.
A legendary creature known for its enigmatic characteristics.
- OTHER
example
معنی(example):
دمیهاگ، به دلیل طبیعت مرموزش، توسط بسیاری مورد ترس و احترام قرار میگرفت.
مثال:
The demihague was feared by many due to its mysterious nature.
معنی(example):
در افسانههای باستانی، دمیهاگ رازهای جادو را نگهبانی میکرد.
مثال:
In ancient tales, the demihague guarded the secrets of magic.
معنی فارسی کلمه demihague
:
دمیهاگ، موجودی افسانهای با طبیعتی مرموز که در داستانهای قدیمی وجود دارد.