معنی فارسی demihigh

B1

نیمه‌بلند، به اندازه‌ای بلندی که معمولاً به عنوان نیمه تصور می‌شود.

Partially high, indicating something that is not fully tall.

example
معنی(example):

ساختمان نیمه‌بلند است و فقط سه طبقه دارد.

مثال:

The building is demihigh, just three stories tall.

معنی(example):

من گیاهان نیمه‌بلند را برای باغچه داخلی‌ام ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer demihigh plants for my indoor garden.

معنی فارسی کلمه demihigh

: معنی demihigh به فارسی

نیمه‌بلند، به اندازه‌ای بلندی که معمولاً به عنوان نیمه تصور می‌شود.