معنی فارسی demiluster
B1پایان دمیلاستر، سطحی که کمی درخشان است اما به اندازهی براق کامل نمیباشد.
A finish that has a subdued shine, less reflective than high gloss.
- NOUN
example
معنی(example):
پایان دمیلاستر روی ماشین به آن ظاهری شیک میدهد.
مثال:
The demiluster finish on the car gives it a sleek look.
معنی(example):
من دمیلاستر را به براق کامل برای مبلمانم ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer demiluster over high gloss for my furniture.
معنی فارسی کلمه demiluster
:
پایان دمیلاستر، سطحی که کمی درخشان است اما به اندازهی براق کامل نمیباشد.