معنی فارسی deminudity

B1

حالت یا ویژگی عریان بودن، معمولاً به عنوان یک مفهوم هنری یا فرهنگی شناخته می‌شود.

The state or quality of being stripped of clothing, particularly in an artistic or conceptual context.

example
معنی(example):

مفهوم عریانی چالش‌های سنتی در مورد لباس را به چالش می‌کشد.

مثال:

The concept of deminudity challenges traditional views on clothing.

معنی(example):

عریانی غالباً در هنر و فلسفه مورد بحث قرار می‌گیرد.

مثال:

Deminudity is often discussed in art and philosophy.

معنی فارسی کلمه deminudity

: معنی deminudity به فارسی

حالت یا ویژگی عریان بودن، معمولاً به عنوان یک مفهوم هنری یا فرهنگی شناخته می‌شود.