معنی فارسی demivirgin
B1دمیویرج به شخصی اشاره دارد که بخشی از تجربههای جنسی را داشته، اما هنوز به طور کامل به یک رابطه جنسی وارد نشده است.
A person who has had some sexual experiences but does not perceive themselves as having lost virginity in the traditional sense.
- OTHER
example
معنی(example):
او خود را یک دمیویرج میداند زیرا در برخی فعالیتهای صمیمی شرکت کرده اما به طور کامل نبوده است.
مثال:
He considers himself a demivirgin since he has engaged in certain intimate activities but not fully.
معنی(example):
مفهوم دمیویرج نشاندهنده درک مدرن از صمیمیت است.
مثال:
The concept of a demivirgin reflects a modern understanding of intimacy.
معنی فارسی کلمه demivirgin
:
دمیویرج به شخصی اشاره دارد که بخشی از تجربههای جنسی را داشته، اما هنوز به طور کامل به یک رابطه جنسی وارد نشده است.