معنی فارسی democratising
B2دموکراتیزه کردن به فرایندی اشاره دارد که در آن یک موضوع یا بخش به گونهای تغییر میکند که مشارکت و دسترسی عمومی بیشتر فراهم گردد.
The act of making something democratic, ensuring that it is accessible and inclusive.
- verb
verb
معنی(verb):
To make democratic.
example
معنی(example):
دموکراتیزه کردن آموزش به افزایش دسترسی برای همه کمک میکند.
مثال:
Democratising education helps to increase access for all.
معنی(example):
او بر دموکراتیزه کردن فناوری برای جوامع محروم متمرکز است.
مثال:
She is focused on democratising technology for underserved communities.
معنی فارسی کلمه democratising
:
دموکراتیزه کردن به فرایندی اشاره دارد که در آن یک موضوع یا بخش به گونهای تغییر میکند که مشارکت و دسترسی عمومی بیشتر فراهم گردد.