معنی فارسی demolishment

B1

تخریب، فرآیند از بین بردن یا خراب کردن ساختمان‌ها یا بناها.

The act or process of demolishing something.

example
معنی(example):

تخریب پل قدیمی چندین روز طول کشید.

مثال:

The demolishment of the old bridge took several days.

معنی(example):

تخریب گاهی می‌تواند یک فرآیند بحث‌برانگیز باشد.

مثال:

Demolishment can sometimes be a controversial process.

معنی فارسی کلمه demolishment

: معنی demolishment به فارسی

تخریب، فرآیند از بین بردن یا خراب کردن ساختمان‌ها یا بناها.