معنی فارسی demonetised

B1

دعاوی مالی یا قانونی که در آن یک نوع پول یا ارز دیگر به رسمیت شناخته نمی‌شود و از چرخه اقتصادی خارج می‌گردد.

To declare that a currency is no longer legal tender.

verb
معنی(verb):

To remove the status of legal tender from (a coin etc.) and remove it from circulation.

example
معنی(example):

ارز کشور به منظور تثبیت اقتصاد، از اعتبار خارج شد.

مثال:

The country's currency was demonetised to stabilize the economy.

معنی(example):

پس از تصویب قانون جدید، اسکناس‌های قدیمی از اعتبار خارج شدند و بی‌ارزش شدند.

مثال:

After the new law, old notes were demonetised and became worthless.

معنی فارسی کلمه demonetised

: معنی demonetised به فارسی

دعاوی مالی یا قانونی که در آن یک نوع پول یا ارز دیگر به رسمیت شناخته نمی‌شود و از چرخه اقتصادی خارج می‌گردد.