معنی فارسی demonologically
B1به صورت دمنولوژیک، به روش یا منظر دمنولوژی اشاره دارد.
In a manner related to the study of demons.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله به طور دمنولوژیک نزدیک شد.
مثال:
He approached the problem demonologically.
معنی(example):
کتاب به طور دمنولوژیک تحلیل شد.
مثال:
The book was analyzed demonologically.
معنی فارسی کلمه demonologically
:
به صورت دمنولوژیک، به روش یا منظر دمنولوژی اشاره دارد.