معنی فارسی demonstrance
B1نشان دادن، ابراز یا بیان کردن در یک زمینه خاص بهویژه در مورد اعتراض یا درخواست.
The act of showing or expressing something, especially in a formal context.
- NOUN
example
معنی(example):
نشاندادن گروه بهطور صلحآمیز و بهخوبی سازماندهیشده بود.
مثال:
The demonstrance of the group was peaceful and well-organized.
معنی(example):
آنها یک نشاندادن برای ابراز نگرانیهای خود درباره این سیاست انجام دادند.
مثال:
They made a demonstrance to express their concerns about the policy.
معنی فارسی کلمه demonstrance
:
نشان دادن، ابراز یا بیان کردن در یک زمینه خاص بهویژه در مورد اعتراض یا درخواست.