معنی فارسی demonstrationists
B1گروهی از افراد که به نمایندگی یا نمایش بهترین شیوهها و ایدهها میپردازند.
Individuals who demonstrate or advocate for a cause or process.
- NOUN
example
معنی(example):
نمایندهها جمع شدند تا برای تغییر درخواست کنند.
مثال:
The demonstrationists gathered to advocate for change.
معنی(example):
بسیاری از نمایندهها نظرات خود را در کنفرانس ارائه کردند.
مثال:
Many demonstrationists presented their ideas at the conference.
معنی فارسی کلمه demonstrationists
:
گروهی از افراد که به نمایندگی یا نمایش بهترین شیوهها و ایدهها میپردازند.