معنی فارسی demoralizingly
B1به طرز تضعیفکننده، به شکلی که روحیه فرد یا گروه را کاهش دهد.
In a manner that diminishes morale.
- ADVERB
example
معنی(example):
نحوه صحبت او با او به طرز تضعیفکنندهای بر عملکردش تأثیر گذاشت.
مثال:
The way he spoke to her demoralizingly affected her performance.
معنی(example):
انتقاد به شکل تضعیفکننده میتواند روحیه تیم را آسیب برساند.
مثال:
Critiquing demoralizingly can harm team morale.
معنی فارسی کلمه demoralizingly
:
به طرز تضعیفکننده، به شکلی که روحیه فرد یا گروه را کاهش دهد.