معنی فارسی demove

B1

دموت کردن به عمل برداشتن و حذف شئ یا موجودات از یک مکان اشاره دارد.

To remove or take away something from a designated location.

example
معنی(example):

برای دموت کردن اقلام از قفسه، آنها را با دقت پایین بکشید.

مثال:

To demove items from a shelf, carefully lift them down.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تزئینات را برای دستیابی به ظاهری مینیمالیستی دموت کند.

مثال:

She decided to demove the decorations for a minimalist look.

معنی فارسی کلمه demove

: معنی demove به فارسی

دموت کردن به عمل برداشتن و حذف شئ یا موجودات از یک مکان اشاره دارد.