معنی فارسی demurrant

B1

حالت کشتی یا وسیله نقلیه که به خاطر موانع خارجی نتوانسته است بارش را بارگیری یا تخلیه کند.

Referring to a vessel that is delayed, often due to waiting for permission or clearance.

example
معنی(example):

کشتی در حالی که منتظر اجازه بود، در حالت تأخیر بود.

مثال:

The ship was demurrant while waiting for clearance.

معنی(example):

یک کشتی در حالت تأخیر می‌تواند منجر به افزایش هزینه‌ها برای مالک شود.

مثال:

A demurrant vessel can lead to increased costs for the owner.

معنی فارسی کلمه demurrant

: معنی demurrant به فارسی

حالت کشتی یا وسیله نقلیه که به خاطر موانع خارجی نتوانسته است بارش را بارگیری یا تخلیه کند.