معنی فارسی demythologizations
B2دیمیتولوژی‌زدایی‌های مکرر، به فرآیندهایی اشاره دارند که در آن افسانه‌ها یا باورها به طور مکرر تحلیل و تفسیر می‌شوند.
Repeated processes of interpreting and analyzing myths or beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
دیمیتولوژی‌زدایی‌های سنت‌های مذهبی مختلف منجر به بحث‌هایی بین دانشمندان شده است.
مثال:
The demythologizations of various religious traditions have sparked debates among scholars.
معنی(example):
این دیمیتولوژی‌زدایی‌ها جنبه‌های انسانی پشت روایت‌های باستانی را آشکار می‌سازند.
مثال:
These demythologizations reveal the human aspects behind ancient narratives.
معنی فارسی کلمه demythologizations
:
دیمیتولوژی‌زدایی‌های مکرر، به فرآیندهایی اشاره دارند که در آن افسانه‌ها یا باورها به طور مکرر تحلیل و تفسیر می‌شوند.
