معنی فارسی denari

B2

نوعی سکه باستانی که به عنوان واحد پولی در برخی جاها استفاده شده است.

An ancient coin that was used as a unit of currency in certain regions.

example
معنی(example):

سکه‌های دِناری باستانی برای تجارت استفاده می‌شدند.

مثال:

The ancient denari coins were used for trade.

معنی(example):

او دِناری‌هایی را از دوره‌های تاریخی مختلف جمع‌آوری کرد.

مثال:

He collected denari from different historical periods.

معنی فارسی کلمه denari

: معنی denari به فارسی

نوعی سکه باستانی که به عنوان واحد پولی در برخی جاها استفاده شده است.