معنی فارسی denazified

B2

د-نازی‌سازی شده، به حالتی که تعصبات نازی از آن حذف شده و از آن به عنوان یک نهاد سالم یاد می‌شود.

Having undergone the process of removing Nazi influences or ideology.

verb
معنی(verb):

To free from Nazi influence.

example
معنی(example):

این منطقه د-نازی‌سازی شد تا میراث فرهنگی آن بازسازی شود.

مثال:

The area was denazified to restore its cultural heritage.

معنی(example):

پس از د-نازی‌سازی، سازمان می‌توانست آزادانه در جامعه فعالیت کند.

مثال:

Once denazified, the organization could operate freely in the community.

معنی فارسی کلمه denazified

: معنی denazified به فارسی

د-نازی‌سازی شده، به حالتی که تعصبات نازی از آن حذف شده و از آن به عنوان یک نهاد سالم یاد می‌شود.