معنی فارسی dendritical

C1

به ساختاری یا الگوهایی اطلاق می‌شود که شبیه به دندریت‌ها یا شاخه‌های درخت باشند.

Relating to a branching structure like that of dendrites in neurons.

example
معنی(example):

طراحی دندری‌تیک شبکه عصبی در درک عملکردهای آن کمک می‌کند.

مثال:

The dendritical design of the neural network helps in understanding its functions.

معنی(example):

دانشمندان الگوهای رشد دندری‌تیک را در نمونه‌های آزمایشگاهی مشاهده کردند.

مثال:

Scientists observed dendritical growth patterns in the lab samples.

معنی فارسی کلمه dendritical

: معنی dendritical به فارسی

به ساختاری یا الگوهایی اطلاق می‌شود که شبیه به دندریت‌ها یا شاخه‌های درخت باشند.