معنی فارسی dendrobates

B2

به گروهی از قورباغه‌ها اطلاق می‌شود که به خاطر رنگ‌های روشن و سم خود شهرت دارند.

A genus of poison dart frogs known for their vibrant colors.

example
معنی(example):

قورباغه‌های دندروبیت به خاطر رنگ‌های درخشان و سمی بودن‌شان شناخته شده‌اند.

مثال:

Dendrobates frogs are known for their bright colors and toxicity.

معنی(example):

در جنگل‌بارانی، پژوهشگران رفتار گونه‌های دندروبیت را مورد مطالعه قرار دادند.

مثال:

In the rainforest, researchers studied the behavior of Dendrobates species.

معنی فارسی کلمه dendrobates

: معنی dendrobates به فارسی

به گروهی از قورباغه‌ها اطلاق می‌شود که به خاطر رنگ‌های روشن و سم خود شهرت دارند.