معنی فارسی dendrochronologically

B1

به طریقه‌ای اشاره دارد که در آن تجزیه و تحلیل‌های مربوط به دندروکرونولوژی انجام می‌شود.

In a manner relating to dendrochronology, particularly in analyzing tree rings.

example
معنی(example):

نمونه‌ها به‌صورت دندروکرونولوژیکی برای تعیین یک زمان‌بندی تجزیه و تحلیل شدند.

مثال:

The samples were analyzed dendrochronologically to establish a timeline.

معنی(example):

او داده‌ها را به‌صورت دندروکرونولوژیک برای درک الگوهای اقلیمی تفسیر کرد.

مثال:

He interpreted the data dendrochronologically to understand climate patterns.

معنی فارسی کلمه dendrochronologically

: معنی dendrochronologically به فارسی

به طریقه‌ای اشاره دارد که در آن تجزیه و تحلیل‌های مربوط به دندروکرونولوژی انجام می‌شود.